یاسمین زهراجونیاسمین زهراجون، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 17 روز سن داره
یکی شدن مامانی وبابایکی شدن مامانی وبابا، تا این لحظه: 14 سال و 6 ماه و 30 روز سن داره

پرنسس مامان یاسمین جون

اولین مسافرت 2نفره با اتوبوس

  سلام ب دختر عزیزم ودوستای گل مجازی  ی چند وقتی نبودیم تقریبا 10 روز منو یاسمینم برای اولین بار با اتوبوس رفتیم قم خونه مامان جون   تو اتوبوس ک کلی اذیت میکرد ومیخاستی مدام سرک بکشی ک کجایم اخه اولین بارت بود سوار اتوبوس میشدی وبرات تازگی داشت از اونجایی ک ی ناراحتی برای مامانی پیش اومده بود ی جورایی برای فرار از غصه فرار  کردیم رفتیم خونه مامانیم...ن اینکه قهر کرده باشیم ن ی جور تخلیه روحی بود وچقدر هم خوش گذشت کلی بوستان و پارک وبازارو حرمو وکلی جاها رفتیم و100 برابر ب یاسمینم خوش گذشت چون دوروبرش شلوغ وخاله ها همش در حال بازی کردن باهات وامتحاناشونو ول کرده بودن  ومشغول بازی با تو بودن   وآقاجون ر...
7 خرداد 1394

مامان شدم

  لابد میگی مامانم ک مامان خیله وقت شده ن عشقم از 2روزه یاد گرفپتی منو میگی مام یا ماما ومنم ک از شدت خوشحالی  خلاصه الان 8 ماه میگی ماما ماما ولی مخاطبت من نبودم ودر استانه پایان 15ماهگی ماما شدم فدات بشم الهییییییییییییییییییییییییییی خوب خیلی ذوق کردم اول منو صدا کردی ب طور کلی مامانی هستی بایدم باشی عشقی ک من ب تو دارم ن بابات بهت داره ن کس دیگه ای...نا گفته نماند همزمان با مام گفتنت اسم خودتم میگی زه یعنی زهرا یا اینکه بیشتر وقتا یاسمین صدات میکنم ولی خوب خواستی حالیمون کنی بچه قم ومذهبی هستی      ...
24 ارديبهشت 1394

16مین ماهگردت مبارک عشقم

  الههی 160 ساله بشی دخترم...خیلی داره زمان زود میگذره امروز داشپتم ب بابایی میگفپتم یاسمینمون شد 16 ماه تمام ی روز میاد ب زودی میگم شده 16سال تمام  و160 ساله شد خوب من دیگه نیستپم  اون موقع               ...
24 ارديبهشت 1394

روزت مبارک همسر وپدر گرامی

ب مناسبت روز پدر رفتیم جنگل کوهسار کنده همراه خاله زینب ک تعطیل بود وامده بود خونمون..برای بابایی هم کیک خامه ای درست کردم وخیلی دوست داشتیدوبرای بابایی هدیه نخریدم چون وقت نشد برم بیرون وعوضش ی کیک خوشمزه درست کردم نوش جان ...
12 ارديبهشت 1394

فرهنگ لغت دخمل مامان در15ماهگی

  سلام عزیز مامان برعکس تمام  کارات ک  زود انجام دادی ی گوچولو حرف زدنتو دیر زدی پر کاربردترین کلمه اوف: ب معنی افتادن کیه توت:توپ خودمون تا تا:تاپ قطع:یعنی آهنگ قطع شده آب ماما مه مه دف:کفش آ یا ا: خاله مادر جون عمه او:الو ت ت:تولد تلا:سلام صدای بوس نی:نی نی وشاید کلمات دیگه ک من الان همینارو یادم اومد ...
12 ارديبهشت 1394

مامان جون فهیمه بعداز2ماه ونیم داره میاد خونمون

  سلام عشق مامان انقدر خوشحالم ک مامان جون داره میاد خونمون ک خوابم دیشب نبرده البته یاسمین خانم هم سر شب خوابیدش وآخر شب شیفت تشریف داشتن وبا مامانی پا پ پا بیدار بود ک بلاخره من کم اوردم خوابم بردوبعدشم شما  جریان از این قراره ک عصرها دخمل مامان گیر میده ک  دف  یعنی همون کفش خودمون بعد  در  همون بیرون خودمون  ک منم مجبور میشم بریم مغازهای بابایی میگم مغازها چون یاسمینم عاشق هردو مغازه ب خصوص آرایشی هستی.دیروز غروب یک عدد سایه 12رنگ مات خوشکل ی رزگونه خوب ز صفحه کلیدم کار نمیکنه اینم خراب کردی و ی برق لب شکوندی واینم ضرر دخمل شیطون  واومدیم خونه وبابایی گفت هروز یدونه ازاین مشتریا داشته باشم دیگ...
30 فروردين 1394

15 گذشت

  دختر عزیزم چقدر زمان باتو بودن زود میگذره وحالا450روز باهم بودیم شبو روز کنار هم بودیم تو خنده و گریه هم شریک بودیم مامان فدات بشه عشق کوچولوی من  امروز بردمت برای کنترل ک دور سرت بود45 قدت بود 83 ووزنت 11 کیلو200 گرم.ک نرمال بود همه چی <خداروشکر  البته بچه خیلی حساسی هستی وقتی دور سرتو گرفت گریه جیغ خدا ب دادم برسه برای واکسن زدنت خلاصه تا خونه بغل کنان وپیاده اومدیم ومگه دست از لوس بازی کردنت بر میداشتی  نی نی ناز من.    ...
24 فروردين 1394