یاسمین زهراجونیاسمین زهراجون، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 20 روز سن داره
یکی شدن مامانی وبابایکی شدن مامانی وبابا، تا این لحظه: 14 سال و 7 ماه و 2 روز سن داره

پرنسس مامان یاسمین جون

اولین مسافرت 2نفره با اتوبوس

1394/3/7 14:55
نویسنده : مامانی
629 بازدید
اشتراک گذاری

 

سلام ب دختر عزیزم ودوستای گل مجازیبای بای ی چند وقتی نبودیم تقریبا 10 روز منو یاسمینم برای اولین بار با اتوبوس رفتیم قم خونه مامان جون چشمک تو اتوبوس ک کلی اذیت میکرد ومیخاستی مدام سرک بکشی ک کجایم اخه اولین بارت بود سوار اتوبوس میشدی وبرات تازگی داشت از اونجایی ک ی ناراحتی برای مامانی پیش اومده بود ی جورایی برای فرار از غصه فرار  کردیم رفتیم خونه مامانیم...ن اینکه قهر کرده باشیم ن ی جور تخلیه روحی بود وچقدر هم خوش گذشت کلی بوستان و پارک وبازارو حرمو وکلی جاها رفتیم و100 برابر ب یاسمینم خوش گذشت چون دوروبرش شلوغ وخاله ها همش در حال بازی کردن باهات وامتحاناشونو ول کرده بودن  ومشغول بازی با تو بودنخنده 

وآقاجون رفته بود همدان واز اونجا برات سوغاتی ی کفش سنتی و ی روسری سنتی آورد مر30 آقاجونمحبتالبته کلی لباس هم برات از همون قم خریدن ومنو شرمنده کردن خوب یدونه نوه وعزیز هستی  خوش ب حالت عشقمبوس 

نتونستم وقتی کفشو روسری سرت هست عکس بگیرم اما همینطوری عکس ازشون گرفتم ک برات یادگاری بمونه وبزرگ شدی حالشو ببریچشمکازاینکه چقدر دوست داشتن.حالا ی چندتایی  از عکساتو برات میذارم بوس

 

 

پسندها (1)

نظرات (1)

خاله زینب
11 خرداد 94 11:29
سلام عشق خاله چقدر کنارمون بودید خوش گذشت با این ک چن روزه رفتین ولی دلم براتون ی ذره شده......دوستتتتتتتتت دارم گلم
مامانی
پاسخ
سلام آاااااااااا منم خیلی دوست دارم خاله جونم باید میرفتم خونمون بازم میام رفتم ک امتحاناتتو خوب بدی روفوزه نشی