یاسمین زهراجونیاسمین زهراجون، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 23 روز سن داره
یکی شدن مامانی وبابایکی شدن مامانی وبابا، تا این لحظه: 14 سال و 7 ماه و 5 روز سن داره

پرنسس مامان یاسمین جون

واکسن18ماهگیت بلاخره زده شد

1394/5/5 13:54
نویسنده : مامانی
422 بازدید
اشتراک گذاری

 

سلام گل دخترم ..پی روز صبح ساعت9ونیم بردمت درمانگاه بهداشت تا واکسنت رو ک با تاخیر بود بزنیم منو بابایی بردیمت وازاونجایی ک تمام واکسناتو مامان فهیمه برده بودت ومن نمیتونستم ک بغلت کنم این بارهم نتونستم ودادم بغل بابایی ک تو هم میگفتی باید بغل من باشیبوس بابایی هم ب من میگفت میخاستی بچه رو مامانی نکنیمتنظر واکسن اول رو زدن تا نزدیک  شدن سرنگ ب پات میخندیدی آخه نمیدونستی چی هست خداروشکر  تا حالا بهت آمپول نذاشتم بزنی ...بعد از زدن گریه وبا واکسن بعدی ک سخت تر بود وب پای چپت بود جیغ گریه ومامانی هم گریه واز استرس شدید سردم شده بود.بعدازواکسن اومدی بغلم برات بادکنک وچوب شور ک دوست داشتی بابا برات خرید بردیمت ی چرخی توی پارک ک حال نداشتی رفتیم خونه ومیگفتی درد <پاتو نشونم میدادی دردبوس کمپرس سرد گذاشتم ورفتی بازی کردی برنامه کودک دیدی انگار ن انگار ک واکسن زدی اما بعد از چند   ساعت درد پای چپت وی کوچولو تب شروع شد ک بهت هر4ساعت استامینفون دادم ودر عرض 24 ساعت حالت خوب شد خداروشکر ک این واکسنم ب خیروسلامتی زدی وتموم شد.آراممحبت

حالا بریم سراغ قد و وزن دخترم:

البته دقیق 18ماهو 10روزت بود ک واکسن وقدووزنت رو انجام دادیم.

وزنت بود12کیلوبوس

قدت بود85سانتی متربوس

وهمه چی نرمال بودتشویق

 

پسندها (5)

نظرات (2)

مامان هانیه
5 مرداد 94 14:23
سلام به مامانی و دختر گلش خوبی یاسمین جون؟مامانی دختری با زدن واکسن 18 ماهگی اذیت نشد که ... انشالله که همیشه سالم و سلامت باشه
مامانی
پاسخ
سلام مر30 عزیزم ن زیاد خداروشکر اذیت نشد
مامان گل پسر
12 مرداد 94 9:55
…..............…,•’``’•,•’``’•, ...........…...…’•,`’•,*,•’`,•’ ..............……....`’•,,•’` …..............…,•’``’•,•’``’•, ...........…...…’•,`’•,*,•’`,•’ ..............……....`’•,,•’` …...…,•’``’•,•’``’•, …...…’•,`’•,*,•’`,•’ ...……....`’•,,•’` ,•’``’•,•’``’•, ’•,`’•,*,•’`,•’ .....`’•,,•’
مامانی
پاسخ