اولین محرم دخترم وسفرب قم تاچندروزدیگه
ای اشک کجایی که غم ازراه رسید/اندوه عظیم و ماتم ازراه رسید
یک سال گذشت و باز یک بار دگر/پلکی زدی و محرم از راه رسید
گل دخملی تاچند روزدیگه قراره بریم خونه مامان جون اینا برای عاشورا اونجا باشیم واقعا حال وهوای غم وعزاداری داره اونجا...درست با بودن توشادم امامامنی واقعا توی 2 3 روزه تاسوعا عاشورا واقعا ناراحت هستم...وبهتر درکنارخانواده باشم ک تولااقل پیش خاله زینب باشی قربونت بشم ک هنوز نیفهمی مامانی گریه میکنم برای چیه...امیدوارم سینه زدنم زود یاد بگیری مثل کارای دیگت...
از داغ حسین اشک نم نم داریم/در خانه سینه تا ابد غم داریم
پیراهن و شال مشکی آماده کنید/یک هفته دگر تا به تاسوعاداریم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی