دیگه ازاین ب بعد 2تایی گریه میکنیم
عزیزم بالاخره اونقدری بزرگ شدی ک دیگه تقریبا اطرافیانتو میشناسی البته ب غیر از منوبابایی.ک میشناختی...چون مامان جون ک داشت میرفت خونشون کلی گریه میکردی ودلت میخواست همراش بری اما عزیز مامان بیرون نمیرفت ک میرفت یه جای دوراونجایی ک بدنیا اومدی...میگم 2تایی گریه میکنیمچون ازاین ب بعد ک خالهاومامان جونوآقاجون بیان من ک بغض میکردم حالا توکاری میکنی ک اشک بریزم...ولی دختر عزیزم منوتوهمدیگروداریم وخدای بزرگ روووهزاربار شکر ب خاطر گل یاسی چون توبهم داده
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی