یاسمین زهراجونیاسمین زهراجون، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 23 روز سن داره
یکی شدن مامانی وبابایکی شدن مامانی وبابا، تا این لحظه: 14 سال و 7 ماه و 5 روز سن داره

پرنسس مامان یاسمین جون

روزمرگی های یاسمین جون

1393/11/20 8:15
نویسنده : مامانی
318 بازدید
اشتراک گذاری

 

صبح ک ازخواب بیدار میشی اول غرق بوسه باران ازطرف مامانی میشیبوس آخه خیلی ناز میخوابیو ناز بیدار میشی مخصوصا خوابیدنت مامان جون فهیمه میگه مثل بچگیهای من میخوابی ببین

حالا کوچولوتربودی 1ماه

 

 

بعدش همینطور ک برنامه کودک میبینی نگاهت ب منه ک یه موقع ازدستت در نرمخندونک صبحانه میخوریم ک هرچی بابایی بخواد بخوره باید ازدستش بگیری الگوی غذات باباتهمتنظر بعدشم جاتو لباساتو عوض میکنم خو.شکل بشینایت اسکینمثل یه دسته گل بشی.بعد مامانی میرم ک خونرومرتب کنم ک شما هم دنبالم البته ن برای کمک برای اینکه اگه اسباب بازی یا موبایلت یا عروسکت...سرجاش گذاشتم نباشه دیگه من جمع کن یاسمین بریزه میگم نکن میگی د میگم بیا بغلم سریع میای و بای بایمیکنی.

جدیدا میخوای بوسمم کنی ک تعجبیه گاز میگیری بعدبوس وتا ناهار یه چرتی میزنی بعضی وقتاالبتهقهر بعدشم مامانی ک میخواد نماز بخونه د بدو ک مهرمو برداری وبخوری خوب صبر کن ناهار الان اماده میشهقه قههبعدشم ناهار ک چه ناهاری زیر انداز میندازم ولی جمع میکنی میری روی فرش بشینی بخوریشیطان بعدم لالا میکنی تا3و4 عصر البته اگه خونه ساکت باشه. عاشق هویج وخیاروگوجه هستی میشه با اینا دزدیدت..بشه غروب میریم ی دوری میزنیم یا با تلفن با قم صحبت میکنیم میری گوشی ج بدی میگی ا ا تیه دیه یعنی کیهنایت اسکین 

اذان ک میگه همین طور خیره میشی ب تی وی ومیگی اا دستم میزاری دم گوشت البته مامانی بهت یاد داد نایت اسکین

میگم شهر بخون میخونی آااااااااااااااا یعنی همون شعر آهوی خودمون فدای اون زبونت مرمرمزبان 

بعد ی عصرونه میخوری حالا یا فرنی مخصوص(مغزها وپوره موز)یا دنت نوش جونتنایت اسکین

بعدشم قایم موشک بازی میکنیم بعد بابای میاد اولش میپری بغلش ولی در کل مامانی هستیییییییییییییییییییییینایت اسکین منم عاشقتم جیگری..خلاصه برنامه کودک ضبط شده بابایی میذاره تا من برم شامی کاری انجام بدم وگرنه مثل جوجه اردکا همش دنبالمی..خلاصه شبم هروقت خاموشی شه میخوابی وگرنهنایت اسکیننمیخوابی ک نمیخوابی...شیر باید بخوری درازکشیده منم همینطوری کنارت خوابم میبره تازه پتو مامانی رو هم میکشی روی خودت...البته قراره تا زیر 3سالگیت اتاقتو جدا کنم گریه نکننایت اسکینفعلا ن خلاصه روزهای خوبی رو کنار هم میگذرونیم خوب ی چیزایی رو هم شاید یادم بره بنویسم بزرگ شدی برات تعریف میکنم.. یه چندتایی الن یادم اومد مثلا اگر باهم بخوابیم بعدازظهر ببینی من خوابیدم دوباره میخوابی..یا بازی کلاغ پر واتل متل وچشم چشم 2ابرو روخیلی دوست داری@ منم چون میدونم بیشترین الگوت منم سعی میکنم بیشتر بازیو شعر بخونم ک خلاق شینایت اسکین 

راستی تاب تاب اباسی هم میخونی وقتی میزارم داخل تابت میگی تاتااااااااااااااا داااااااااااانایت اسکینبوس

پسندها (10)

نظرات (2)

سپیده
20 بهمن 93 21:16
مامانی
پاسخ
آیداکوچولو
20 بهمن 93 22:16
سلام یاسمین جون میگم تقریبا هم سن هستیم آ
مامانی
پاسخ