15 گذشت
دختر عزیزم چقدر زمان باتو بودن زود میگذره وحالا450روز باهم بودیم شبو روز کنار هم بودیم تو خنده و گریه هم شریک بودیم مامان فدات بشه عشق کوچولوی من امروز بردمت برای کنترل ک دور سرت بود45 قدت بود 83 ووزنت 11 کیلو200 گرم.ک نرمال بود همه چی <خداروشکر البته بچه خیلی حساسی هستی وقتی دور سرتو گرفت گریه جیغ خدا ب دادم برسه برای واکسن زدنت خلاصه تا خونه بغل کنان وپیاده اومدیم ومگه دست از لوس بازی کردنت بر میداشتی نی نی ناز من. ...
نویسنده :
مامانی
14:22
روزت مبارک مادرم
کودک که بودم وقتی زمین میخوردم مادرم مرا می بوسید! تمام دردهایم از یادم میرفت دیروز زمین خوردم ، دردم نیامد . . . به جایش تمام بوسه های مادرم به یادم آمد! روز زن وولادت حضرت زهراس بر همه مبارکباد ...
نویسنده :
مامانی
20:54
دندون 9و10و11 مبارک
توی ایام عید دخمل مامانی کلی بیقراری میکرد ک حاصلش 3تا دندون سفیدو خوشمل بود اولیش آسیاب سمت راست پایین دومیش یعنی 10میش سمت راست بالا و11میشم سمت چپ پایین ک مامانی هم باهات همدرد بود منتها من خراب بود دندونم باید میکشیدم برای دخملی سالم وباید در میومد خلاصه برای هر دو تامون مبارک باشه ...
نویسنده :
مامانی
22:49
عاشق این عکست توی 13 بدر هستم
خاطرات عید94یاسمین زهراجونم
سلام گل دخترم مجددا سال نوت مبارک. طبق هر سال 2فروردین رفتیم قم خونه مامان جون اینا هم دیداری تازه کنیم وهم سفری کرده باشیم قرار بود ک بریم ی سفر باهم دیگه اصفهانی جایی ک هوا بد شد وبرفی وقم بودیم وعید دیدنی وپارک وشهربازی رنگین کمان قم رفتیم ک دخمل مامانی خیلی خوشش اومده بود.وکلی لباس برات خریدم آخه لباس تابستونیای خوشملی بود نتونستم برات نخرم جیبمم ک با پول عیدیات پر بود ی تراول50 از بابایی گرفتی وی تراول50ازآقاجونو20 تومنم ازپدرجونومادرجون.. بیشتر وقتتم با خاله زینب بازی میکردی..وحتی وقتی رفتم دندون عقلمو بکشم پیش خاله زینب موندی و انگار ن انگار من نبودم پیشت اشکال نداره خاله زینب ازمن تو رو بیشتر دوست داره ای...
نویسنده :
مامانی
22:40
2مین عیدت مبارک
امشب ساعت2و15دقیقه بامداد سال تحویل میشه وسال بره هستش .سال نوت مبارک دختر عزیزم سالهای خوبی رو در کنار هم داشته باشیم...عکسا وخاطرات شیرین رو بعداز13بدر برات میذارم ...سالی با سلامتی داشته باشی. ...
نویسنده :
مامانی
16:08