یاسمین زهراجونیاسمین زهراجون، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 22 روز سن داره
یکی شدن مامانی وبابایکی شدن مامانی وبابا، تا این لحظه: 14 سال و 7 ماه و 4 روز سن داره

پرنسس مامان یاسمین جون

فرهنگ لغت پرنسس مامان در19ماهگی

مامان                       بابا کاله=خاله                     ماشین     پریسی=پریسا           ترسید دای=دایی                     آب باز     بخل=بغل               توبوسا=اتوبوسا عم=عمو وعمه              دوغ           سیب=سیب زمینی   گی=کیره زین=زینب               &...
22 شهريور 1394

19ماهگردت مبارک پرنسسم

سلام گل دخترم 19ماهگیتم رسید وزمان همین جورب سرعت داره میگذره وتو بزرگ وخانم تراز قبل میشی راستی توی مرداد ماه گرمترین فصل تابستون سرماخوردی مامان بمیره برات جوجه من  ولی خداروشکر شدید نیست اما بردمت دکتر وطبق معمول با گذاشتن چوب بستنی برای معاینه گلوت گریه میگفتی ترسیدم  من نمیدونستم باید بخندم یا... خاله زینبم برای چندروزی مهمونمون بود ک اونم سرماخورد حسابی خداکنه من نخورم لاقل بتونم پرستار خوبی باشم  این روزا وشبا پارک زیاد میبریمت تا ی جورایی تابستونو بتونیم با لذت تموم کنیم..حالا چندتا عکس برات میذارم..     ...
24 مرداد 1394

واکسن18ماهگیت بلاخره زده شد

  سلام گل دخترم ..پی روز صبح ساعت9ونیم بردمت درمانگاه بهداشت تا واکسنت رو ک با تاخیر بود بزنیم منو بابایی بردیمت وازاونجایی ک تمام واکسناتو مامان فهیمه برده بودت ومن نمیتونستم ک بغلت کنم این بارهم نتونستم ودادم بغل بابایی ک تو هم میگفتی باید بغل من باشی  بابایی هم ب من میگفت میخاستی بچه رو مامانی نکنی  واکسن اول رو زدن تا نزدیک  شدن سرنگ ب پات میخندیدی آخه نمیدونستی چی هست خداروشکر  تا حالا بهت آمپول نذاشتم بزنی ...بعد از زدن گریه وبا واکسن بعدی ک سخت تر بود وب پای چپت بود جیغ   ومامانی هم گریه واز استرس شدید سردم شده بود.بعدازواکسن اومدی بغلم برات بادکنک وچوب شور ک دوست داشتی بابا برات خرید بردیمت ی چرخ...
5 مرداد 1394

پرنسسم18مین ماهگردت مبارک

سلام پرنسس زیبام 1سال ونیم از باهم بودنمون گذشت ومن خیلی خوشحال ازاینکه  فرشته ای مثل تو در کنارم هست.چند وقتی ب وبت سر نمیزدم ماه رمضون واز اون طرف مهمون داشتیم دایت و مامان فهیمه اینا وازطرفی قرار بود واکسن 18ماهگیت رو قم بزنیم چون ک زود رفته  بودیم برات نزدن الانم چون سرفه داری برات نزدن وفعلا در رفتی  تا چند روزه دیگه واولین واکسنت هست ک قراره خودم  ببرمت ونگه دارمت امیدوارم ب خیروسلامتی این رو هم بزنی ومیره دیگه تا6سالگیت.  ...
24 تير 1394

17مین ماهگردت مبارک پرنسسم

  تولدت مبارک ای گل گلدون من هزار سال زنده باشی بسته به تو جون من این هدیه تولد پیشکش چشمای تو نازگل زیبای من چشام زیر پای تو         پرنسسم یاسمینم امیدوارم سالهای خوبی رو کنار هم باخوشی بگذرونیم خیلی دوست دارم.وخبر خوب برات دارم اینکه تا چند روز دیگه امتحانای خاله زینب تموم ومیشه وبرای  هفته اول ماه رمضون میاد پیشمون  راستی این 2 مین ماه رمضونی هست ک پیشمون هستی البته پیش من 3مین یادت نیست تو دلم یودی   ی کمم از این روزای گرم تابستونی برات بگم ک تقریبا 1ماهی میشه عاشق حموم آب بازی و آب شدی خداروشکر مشکل حموم رفتنت حل شد آخه...
24 خرداد 1394

اول ,آخر همه حرفام تویی یکی ی دونم

  سلام عشقم این پستی ک برات  میذارم ی جورایی ابراز علاقه مادرانه هست  خوب خیلی دوست دارم خواستم برات ی چند سطری از اونی ک مامانش عاشقش هست بنویسم ک وقتی بزرگ شدی بدونی  اون روزایی ک کوچیک بودی دنیای مامانت بودی همیشه میگن ب کسی دل بسته شو ولی وابسته نشو خوب چکار کنم ب همه میگم ب بچاتون دلبسته شین وابسته ن اما خودم هم دلبستت هستم هم وابستت  شاید وقتی بزرگتر شی بگی چون مامانم ی شهر غریب بوده انقدر منو دوست داشته ولی دخترم اینجور نیست ودوست ندارم همچین فکری کنی چون خیلیا میگن چون تنهایی انقدر دخترتو دوست داری ولی ن  واقعیت این هست من عاشق بچها بودم وهستم مثل خیلی از مامانای دیگه وازون بیشتر عاشق دختر بچها هستم ...
11 خرداد 1394